• وبلاگ : باورهاي استوار
  • يادداشت : همصدا
  • نظرات : 16 خصوصي ، 20 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     


    آماده هر گونه تبادل لينک ويژه با شما هستيم....براي تبادل لينک کامل اين مطلبو بخون :

    الان يک لينک ديگه قديمي شده دوست عزيز و کسي يک لينک رو نگاه نميکنه و به چشم هم نمياد..ايده ما اينه که شما به ما سه لينک با اين اسم ها :

    1 – زير 15 سال لطفا داخل نيان ( سناتور اره )
    2 - دوستيابي بخش ازاد بيوگرافي ( سناتور اره )
    3 - ارواح فيلم عکس موبايل ( سناتور اره )

    به ما بدهيد سپس به وبلاگ ما که مينوسم بيايد :

    http://senatorsaw.blogfa.com

    و سه نام مختلف به ما بدهيد تا ما به وبلاگتون با سه نام لينک بدهيم تا بيشتر به چشم بياييد.

    شما هر سه اسم رو به اين ادرس لينک بدهيد :

    http://forum.senatorsaw.com

    يه وقت اشتباهي به وبلاگمون لينک ندهيد.فقط به سايت ما لينک بدهيد.

    در اين تبادل لينک شما بيشتر سود ميکنيد چون ما روزانه 5 هزار بازديد به تنهايي از گوگل داريم ...پس براي تبادل لينک با اين شرايط ويژه همين الان اقدام کنيد.

    البته اينم بگم اگر روزي حداقل 30 الي 50 بازديد داريد فکر لينک رو بکنيد وگرنه اين تبادل لينک 3 به يک خواهد بود يعني ما يک لينک به ما و شما سه لينک به ما ميدهيد.

    منتظر ورود سبزتون هستيم.

    صداي پاتو مي شناسم که مژده ي شکفتنه

    يه آشتي دوباره ي زمين با دل منه

    صداي پات صدا که نيست ، ترانه ي بهاريه

    قدم بزار رو قلب من که وقت بي قراريه

    به دست زندگي بده دوباره دست سردمو

    رفيق راهمي بزار رو شونه بار دردمو

    اگه رفيق راهمي بزن به جاده همسفر

    غبار رو از دلم بگير ، سکوتو از شبم ببر

    بگير سکوت سردمو دوباره با دلم بخون

    نفس بده به غربت ترانه هاي نيمه جون

    بيا که بي کسي بره يکي بشيم کنار هم

    بيا که خيلي وقته دل منو سپرده دست غم

    گفتمش آغاز درد عشق چيست؟ گفت آغازش سراسر بندگيست. گفتمش پايان آن را هم بگو گفت پايانش همه شرمندگيست .گفتمش درمان دردم را بگو گفت درماني ندارد، بي دواست .گفتمش يک اندکي تسکين آن .گفت تسکينش همه سوز و فناست...
    ممنون اومدي بازم منتظرم

    پايدار باشي

    خسته ام از ماندن ، جنس من از مرداب نيست به خدا من ذاتي زلالم ، روانم ، من بايد بروم . اينجا تنها موسيقي من لالايي خواب سرد زندان است ، من صداي خروش آبشار مهرم، من آهنگ رود بهارم ، اينجا قنديل هزار ساله زمستان است .
    من دلتنگ شده ام براي ديدن چيزي ديگر
    مي خواهم ديگر قصه اي نباشد ، ترسي نباشد . خواسته من جايي ديگر است جايي كه گريه را برايم نقد ميكنند و غم ها را نيز... اينجا خنده هايم طلبي است از ديگران ، اينجا بايد از كسي خنده گرفت ، اينجا غريب است ، غريب است !
    خدايا آه را در سينه نگه داشته ام بغضي كه از گلوي من بزرگتر است واي به آن روزي كه فرياد شود ... آري بايد بروم ... جايي كه گوشي نباشد جايي كه فريادمن سكوت بيابان هيچ دلي را نشكند جايي كه ديگر بيابان هم نباشد .

    شعر از خودتونه؟؟؟؟؟

    خيلي قشنگ بود ..ميگن وقتي شعر زياد بخوني شاعر ميشي همينه ديگه!!!

    كم آوردم

     <      1   2