• وبلاگ : باورهاي استوار
  • يادداشت : معرفی یک باوردرمانگر
  • نظرات : 11 خصوصي ، 34 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اين هم معرفي :
    در 15سالگي آموختم که مادران از همه بهتر ميدانند و گاهي اوقات پدران هم .
    در 20 سالگي ياد گرفتم که کار خلاف فايده اي ندارد ، حتي اگر با مهارت انجام شود .
    در 30سالگي پي بردم که قدرت ، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن .
    در 35سالگي متوجه شدم ، آينده چيزي نيست که انسان به ارث ببرد ، بلکه چيزي است که خود ميسازد .
    در 40 سالگي آموختم که رمز خوشبخت زيستن ، در آن نيست که کاري را دوست داريم انجام دهيم ، بلکه در اين است که کاري را انجام ميدهيم دوست داشته باشيم .
    در 45 سالگي ياد گرفتم 10 درصد از زندگي چيزهايي است که براي انسان اتفاق ميافتد و 90 درصد آن است که چگونه نسبت به اتفاقات واکنش نشان دهيم .
    در 50سالگي پي بردم که کتاب بهترين دوست انسان و پيروي کورکورانه بدترين دشمن وي است .
    در 55سالگي پي بردم که تصميمات کوچک را بايد با مغز گرفت و تصميمات بزرگ را با قلب .
    در 60سالگي متوجه شدم که بدون عشق ميتوان ايثار کرد اما بدون ايثار هرگز نميتوان عشق ورزيد .
    در 65 سالگي آموختم که انسان براي لذت بردن از عمري دراز ، بايد بعد از خوردن آنچه لازم است ، آنچه را نيز که ميل دارد بخورد.
    در 70 سالگي ياد گرفتم که زندگي مساُله در اختيار داشتن کارتهاي خوب نيست ، بلکه خوب بازي کردن با کارتهاي بد است .
    در 75 سالگي دانستم که انسان تا وقتي فکر ميکند نارس است ، به رشد و کمال خود ادامه ميدهد و به محض آنکه گمان کرده رسيده شده است ، دچار آفت مي شود .
    در 80سالگي پي بردم که دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترين لذت دنيا است .
    در 85سالگي دريافتم که زندگي همانا زيباست .