• وبلاگ : باورهاي استوار
  • يادداشت : باورم مي كني ؟
  • نظرات : 19 خصوصي ، 41 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    + نينا 

    سلام خوبين

    از سايت خوشم اومد حرفاي قشنگي داشت

    موفق باشي

    سلامممممممممممم
    خوبي افتخار آشنايي ميدي!!!!!!!
    ببخشيد داشتم چند وقتي را صرف خودکاوي و بيرون شدن از عشق مي کردم چه بي فايده نمي شود از عشق گذشت اما از ادمهاي بي وفا که مي توان عشق را نابود کنن چرا دوستت دارم کسي که دوباره معني دوست داشتن را باز هم به لطف خدا فهميد

    از خدا خواستم تا دردهايم را از من بگيرد ،
    خدا گفت : نه !رها کردن کار توست ، تو بايد از آن ها دست بکشي
    از خدا خواستم تا کودک معلولم را درمان کند ،
    خدا گفت : نه !روح او بي نقص است و تن او موقت و فناپذير .
    از خدا خواستم تا شکيبايي ام بخشد ،
    خدا گفت : نه !شکيبايي زاده ي رنج و سختي است ، شکيبايي
    بخشيدني نيست ، به دست آوردني است .
    از خدا خواستم تا خوشي و سعادت ام بخشد ،
    خدا گفت : نه !من به تو نعمت و برکت داده ام ، حال با توست که
    سعادت را فراچنگ آوري .
    از خدا خواستم تا از رنج هايم بکاهد ،
    خدا گفت : نه !رنج و سختي ، تو را از دنيا دورتر و دورتر و به من نزديک تر و نزديک تر مي کند .
    از خدا خواستم تا روحم را تعالي بخشيد ،
    خدا گفت : نه !بايسته آن است که تو خود سربرآوري و ببالي امامن تورا هرس خواهم کرد تا سودمند و پرثمر شوي.

    من هر چيزي را که به گمانم در زندگي لذت مي آفريد ازخدا خواستم ، و باز خدا گفت : نه !
    من به تو زندگي خواهم داد

    نيازو تو خودم کشتم که هر گز تا نشه پشتم
    زدم بر چهره ام سيلي که هرگز وانشه مشتم

    امروز با يه ضيافت متفاوت اومدم اميدوارم که به بنده اين افتخار رو بدي و به ضيافت خودت بيايي و از حضورت هم ممنونم

    كم پيدا شدي محمد جان

    سلام

    چرا جمله هاي شما هميشه نصفست؟

    راحت باشيد

    اگر كمكي از دستم بر بياد خوشحال مي شم .

    تو کيستي ، که من اينگونه ، بي تو بي تابم ؟ شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم تو چيستي ، که من از موج هر تبسم تو بسان قايق ، سر گشته ، روي گردابم ! تو در کدام سحر ، بر کدام اسب سپيد ؟ تو را کدام خدا ؟ تو را کدام جهان ؟ تو در کدام کرانه ، تو از کدام صدف ؟ تو در کدام چمن ، همره کدام نسيم ؟ تو از کدام سبو؟ من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه چه کرد با دل من آن نگاه شيرين ، آه مدام پيش نگاهي ، مدام پيش نگاه .چه آرزوي محالي است زيستن با تو مرا همين بگذارند يک سخن با تو : به من بگو که مرا از دهان شير بگير به من بگو که برو در دهان شير بمير بگو برو جگر کوه قاف را بشکاف ستاره ها را از آسمان بيار به زير؟ ترا به هر چه تو گويي ، به دوستي سوگند هر آنچه خواهي از من بخواه ، صبر مخواه . که صبر ، راه درازي به مرگ پيوسته است تو آرزوي بلندي و دست من کوتاه تو دور دست اميدي و پاي من خسته است همه وجود تو مهر است و جان من محروم چراغ چشم تو سبز است و راه من بسته است به روزم و منتظر شما

    فقطاين مهمه که شما به باور رسيده ايد
    که باور کنيد اين قسمت شما بوده يا تقدير ...
    اين يعني اينکه شما به خودتون ايمان اورددي
    و اين يعني اينکه شما صبور شده ايد
    دوست من درود بر شما
    از احساس شما لذت بردم و از اينکه اينهمه طاقت و صبوري در

    شما ميبينم بسيار شگفت زده ام
    حالا يا در باره خود يا يک داستان..........
    چه فرقي ميکند نويسنده ميخواهد بگويد ( خودت را باور کن تا به

    انچه داري شکر گذار باشي
    من هميشه در کنارتون خواهم بود و باورهاي شما را باور خواهم

    کرد
    براتون موفقيت در همه شئون زندگي را خواستارم
    دوستدار شما
    افسون

    سلام

    ماشالله شما چه قدر دوست داريد !!!!!

    سلام مرسي از اينكه بهم سر زدي

    مطالبت دقيق و پرمحتوا بود

    شما دل به خود بسپاريد . نه براي نگهداري آن زيرا فقط گرمي زندگي است

    که مي تواند دلها را حفظ کند .

    " جبران خليل جبران "

    سلام ممنونم كه بهم سر زدي وبلاگ خوبي داري موفق باشي دوست جون

    سلام

    ممنون

    اانشالله شما هم هر روز موفق تر از روز هاي قبل خواهيد شد . شاد و سربلند باشيد !

    سلام ديگه به من سر نمي زنيد ؟

    سلام

    بالاخره وب لاگ شما باز شد !

    اين ها شعر هاي خود شما هستند مي فرستيد؟؟

       1   2   3      >